روزی روزگاری در یک مزرعه¬ی بزرگ یک موش کوچک توی سوراخی در مزرعه زندگی می¬کرد. موش کوچولو خیلی دوست داشت که همه¬ی حیوانات مزرعه و موش¬های دیگر از او حساب ببرند. یکی از آرزوهای موش کوچولو این بود که بتواند به همه دستور بدهد.
یکی از روزها که موش کوچولو در حال گشت و گذار توی مزرعه بود، چشمش به تله موش بزرگی افتاد که یک پنیر بزرگ و خوشبو هم توی آن بود.
تمامی حقوق متعلق به شنوبوک می باشد.